به گزارش شهرآرانیوز؛ ایرج افشار در کتاب «سال شمار وقایع مشهد» وقتی به سال ۸۲۹ قمری میرسد، مینویسد: «امیر غیاثالدین شاه ملکشاه، از امرای بزرگ شاهرخ که در مشهد ابنیه عالیه بنا کرده بود و حکومت خوارزم داشت، فوت کرد. دوشنبه، ۱۱ بیعالاول، نعشش را به مشهد آورده و در مقبرهای که در جوار امامرضا (ع) برای خود ساخته بود، دفن کردند.»
مقبرهای که ایرج افشار از آن یاد کرده، همین بنای آبیرنگ با باغ کاشیهای رنگارنگی است که شانهبهشانه حرم ایستاده و مشهدیها آن را با نام «مسجد شاه» یا «مسجد هفتادودوتن» میشناسند؛ مسجدی با چند قبر در سرداب که درباره مدفونان آن سؤالهای بسیاری مطرح است. گزارش پیشرو نقبی است بر این بنای زیبای عصر تیموری به مناسبت درگذشت مدفون آن.
بنای مسجد شاه کتیبهای به تاریخ ۸۵۵ قمری دارد و در ۱۸تیر ۱۳۱۱ خورشیدی بهعنوان یکی از آثار ملی ثبت شده است. بهخاطر وجود نام «امیر ملکشاه» در کتیبه آرامگاه، برخی مورخان این مکان را مقبره امیرغیاثالدین ملکشاه، حکمران تیموری ایالت خوارزم، میدانند و مقبرههای داخل سرداب را هم به اعضای خاندان او نسبت میدهند.
با استناد به مکتوبات تاریخی، امیرغیاثالدین ملکشاه امیرالامرا و سپهسالار شهر توس در دوران الغبیک و جزو امرای مهم دربار امیرتیمور گورکانی است که به شهادت «ظفرنامه» (تألیف شرفالدین علی یزدی) در جنگهای امیرتیمور مأموریتهای مختلف به او محول میشده و میرزا شاهرخ هم ایالت خوارزم و توابع را به او واگذار کرده و این سپهسالار تا آخر عمر همین سمت را داشته است.
دونالد نیوتن ویلبر (پژوهشگر آمریکایی تاریخ معماری ایران و اسلام) و لیزا گلمبک (استاد معماری و هنرهای اسلامی دانشگاه تورنتو)، اما احتمال دادهاند که ممکن است یکی از مدفونان مسجد شاه که بانی بنا نیز هست، امیر سیستان، یعنی نظامالدین ملکشاهیحیی باشد، زیرا که نظامالدین در سال ساخت بنا (۸۵۵ قمری) زنده بوده، اما امیرغیاثالدین در سال ۸۲۹ قمری درگذشته است.
ویلبر و گلمبک همچنین یکی دیگر از کاربریهای مسجد شاه را استفاده از آن بهعنوان محل ذکر و وعظ و تهیه خوراک مطرح میکنند؛ زیرا شواهدی وجود دارد که نشان میدهد از بنای مسجد شاه برای مدتی بهعنوان خانقاه و چلهخانه هم استفاده میشده است؛ ازجمله وجود دو حجره در رواقهای شمالی و جنوبی که با کمرپوش شدن رواقها ایجاد شده است. برای این دو حجره کوچک، در نیمطبقه دوم، هیچ کاربردی نمیتوان تصور کرد به غیر از چلهخانه. ناگفته نماند در کتیبه مذکور، معمار بنا «احمد بن شمسالدین محمد معمار تبریزی» معرفی شده که نامش در کتیبه مسجد تایباد هم آمده است.
درباره کاربری این بنای زیبای تیموی اختلاف نظر بسیار است؛ برای نمونه عبدالحمیدمولوی در مقالهای از این بنا تنها بهعنوان یک آرامگاه یاد میکند و آن را مسجد نمیداند. مولوی برای این ادعا، دلایلی را هم آورده است؛ نخست اینکه بنا (اگر مسجد بوده) چرا رو به قبله ساخته نشده است. این بنا شباهتی به مساجد عصر تیموری ندارد. محراب و جایی برای نماز جمعی ندارد. برخی اشعار که از بیوفایی جهان و کوتاهی عمر حکایت میکند، در دیوارههای بنا دیده میشود. مانند بیت زیر که در پایه ایوان آمده است:
«خوش است عمر، دریغا که جاودانی نیست/ پس اعتماد بر این پنج روز زندگانی نیست» یا اینکه جمله «البقاءلا...» در ساقه گنبد تکرار شده است و این عبارت با مقبره تناسب دارد؛ همچنین وجود سرداب زیر بقعه و چهار قبر در آن، دلیلی قاطع بر مقبره بودن بناست و از طرف دیگر، در اسلام، دفن اجساد در مساجد معمول نیست.
ندامیرزایی و سعیدخاقانی در مقالهای با عنوان «بررسی تاریخی مسجد شاه مشهد»، اما درباره امیرغیاثالدین ملک و آرامگاه او چنین مینویسند: «مسجد شاه یا مسجد هفتادودوتن یکی از آثار باشکوه دوره تیموری در مشهد است که در جنوب غربی مسجد گوهرشاد و در امتداد بازار زنجیر سابق واقع شده است.
در سالهای اخیر، بعد از کشف چند سنگ قبر در زیر گنبد احتمال اینکه این بنا از ابتدا آرامگاه بوده و بهغلط بهعنوان مسجد معروف شده است، تقویت شد و مقالاتی نیز مبنی بر تأیید مقبره بودن این بنا به چاپ رسید، اما باتوجهبه تغییرات این بنا در دورههای مختلف، تغییر اسم آن از مقبره به مسجد جای بحث دارد.
امروزه هم البته نهتنها در کار کرد و ماهیت این بنا، بلکه درمورد تاریخ ساخت و بانی و سازنده آن هم اختلاف نظر بسیاری وجود دارد. بااینهمه به نظر میرسد که این بنا از جمله مساجد آرامگاهی دوران تیموری باشد که در آن هر دو کاربری را با هم ترکیب کردهاند.»
ناگفته نماند که درباره وسعت بنای مسجد شاه هم در دو منبع تاریخی سطرهایی سیاهه شده است. در کتاب «منتخبالتواریخ» آمده است که «صحن این مسجد بسیار کم است. شاید عرضش ۲۵ ذرع و طولش شش ذرع باشد، ولی ظاهرا در سابق بنایی با وسعت بوده است؛ زیرا که این ایوان و گنبد و گلدسته در چنین فضای تنگ و مختصری بسیار زشت و مستهجن است.»
اعتمادالسلطنه در مطلعالشمس هم مینویسد: «گویند این بنا از بناهای اُزبکیه است و معلوم میشود در ابتدا بنایی با وسعت بوده و حالا فضای درست و عمارت زیادی ندارد.» همانطور که میبینید در این بند چند سؤال درباره کاربری، وسعت بنا، معماری آن و اختلاف سال بین سالمرگ امیرغیاثالدین (۸۲۹ قمری) با کتیبه ساخت بنا (۸۵۵ قمری) وجود دارد.
رجبعلیلبافخانیکی در یادداشتی که در شرح معماری بنای مسجدشاه نوشته به این سؤالات پاسخ داده و به تحلیل کاربری بنا و مقبرههای کشف شده و همچنین اختلاف سالمرگ امیرغیاثالدین و کتیبه ساخت بنا پرداخته و بهطورکامل درباره این چند موضوع توضیح داده است.
این باستانشناس مینویسد: «این بنا که در مقابل ورودی غربی صحن جامع رضوی و در کنار میدان قدیمی «سرسنگ» در نزدیکی دهنه بازار بزرگ قرار دارد، دارای نقشهای مستطیلشکل، مشتمل بر یک ایوان ورودی، دو ایوانچه در طرفین ایوان، دو مناره بر فراز بازوهای طرفین ایوان و یک گنبدخانه به منزله هسته مرکزی بناست. نمای بیرونی با کاشیهای معرق رنگارنگ و کتیبهای بر زمینه لاجوردی زینت یافته و ساقه منارهها با تلفیق آجر و کاشی معرق در نقوشی با اشکال لوزی، مستطیل، ماکو، محرابی و کتیبههای ثلث و کوفی آراسته شده است.»
لبافخانیکی ادامه میدهد: «در درون اینبنا علاوه بر دو سردابه تدفینی، دهلیزهایی در اطراف گنبدخانه و اطاقهایی در جنوب، شرق و غرب احداث شده و آن را بیشتر در هیئت یک بنای آرامگاهی جلوه داده است تا یک مسجد؛ همچنین به استناد کتیبه ثلث باقیمانده بر گرد ایوان ورودی، تاریخ احداث یا مرمت بنا سال ۸۵۵قمری و معمار آن «شمسالدین محمد بنای تبریزی» ذکر شده است.
در دو طرف این کتیبه هم حاشیههای کمعرضتر و قاببندیشده تعبیه شده که در آنها اشعاری از «قاسم انوار»، «سعدی» و «حافظ» نقش بسته است. فضای مرکزی گنبدخانه هم بهصورت چهارطاقی است. نمای داخلی گنبدخانه بهجز پوشش سنگ در قرنیز پایین، با کاشی معرق و کاشیهای سبز زمردی ششضلعی یکرنگ و کاشیهای زرینفام با کتیبههای نامریی کمنظیر زینت یافته است. در ارتفاع ۲۵ متری داخل بنا هم کتیبهای بهخط ثلث چهارطاقی را دور زده است که این کتیبه شانزده بیت از مناجاتهای حضرت علی (ع) را شامل میشود.»
با استناد به نوشته رجبعلیلبافخانیکی، در خاکبرداری کف و مرمت بنا به سال ۱۳۲۷خورشیدی در زیر گنبد اطاق شمالی یک سازه معماری کوچک پیدا شده که با پلکانی به سمت پایین راه داشته و در ادامه از طریق یک هشتی به سرداب مربعیشکلی در زیر گنبدخانه ختم میشده است که در کف این سردابه سه مقبره وجود دارد. البته سردابه دیگری نیز در جبهه جنوبی بنا دیده میشود که راهرو آن از گوشه جنوبشرقی بنا به درون راه مییافته و در میانه آن یک قبر دیگر وجود داشته است.»
این باستانشناس هم با اشاره به اظهارنظرهای متفاوتی که درباره کاربری بنا شده است، مینویسد: «برخی آن را به اعتبار نام بردن از امیر غیاثالدین ملکشاه در کتیبه روی پایه سمت چپ ایوان، آرامگاه غیاثالدین ملکشاه، یکی از سرداران تیموری، میدانند و معتقدند که امیر غیاثالدین طی سالهای ۸۰۷تا۸۱۷قمری اینجا را بهعنوان آرامگاه خود ساخته است، اما «برنارد اوکین» به استناد دو کتیبه به تاریخ ۱۱۵۵و۱۱۱۹قمری که بر روی پیشانی ایوان این بنا قرار دارد، اینجا را بنایی دومنظوره یا «مسجد تدفینی» دانسته و گنبدخانه مرکزی را بنایی یادبود به منزله مزار یا آرامگاه فرض کرده و اطاقهای جانبی را نمازخانه خصوصی پنداشته است.
باتوجهبه فرضیات اوکین و شواهد باستانشناسی میتوان احتمال داد که اساس این مقبره متعلق به پیش از مرگ ملکشاه (متوفی به سال۸۲۹قمری) بوده، اما بعدها جسد او نیز در آن به خاک سپرده شده و در سال ۸۵۵ قمری هم مرمت و ساماندهی شده است.
ساختار، محتوای کتیبهها، تزیینات بنا و وجود سردابهها این فرضیه را قوت میبخشد که مسجد شاه ابتدا بهعنوان یک بنای آرامگاهی ساخته شده و در اواخر دوران صفوی به مسجد تغییر کاربری داده و به اعتبار نام ملکشاه در کتیبه نمای پایه ایوان به «مسجد شاه» معروف شده است.